سلام .امروزنشسته بودیم .اس داد:من بایدازت عذرخواهی کنم نه باشه معذرت میخوام ولی میخواستم امتحانت کنم ببینم چه اخلاقی داری که توسنگ تموم گذاشتی .ازدست من
ناراحت نباش دخترعمو.ولی توراست میگی .
هه ...خوبه !حالاکه کم آوردمیگه میخواستم امتحانت کنم .باشه ....امتحانم کن .هرچقدردلت خواست امتحانم کن .وهراسمی هم که دلت خواست روم بزار.منوبه هزارتاخلاف متهم کن
بعدبگوامتحانت کردم.اشکمودربیاراعصابموخوردکن بعدبگوامتحانت کردم ...مشکلی نیست قلبموبشکن بعدبگوامتحانت کردم
.امااینوبدون من دیگه بعدازاین حرفایی که مثلابرای امتحان کردنم زدی دیگه هیچ وقت اون ادم قبل برات نمیشم.
حتی اگه دوستت داشته باشمم دیگه الامثل قبل نمیشه .مشکل اینجاست که من حرف بدی نزدم فقط جواب بداخلاقی تورودادم.
آدم هرچقدرم که خوش اخلاق باشه وقتی میبینه دارن بهش تهمت وحرف بی ربط میزنن وچیزایی میشنوه که اصلاانتظارنداره ،
واعصابش خوردبشه واقعاحرفی که نبایدمیزنه .هرکی باشه ناراحت میشه ازاین حرفات .هرکی باشه اعصابش خوردمیشه.
انتظارداشتی هیچی بهت نگم؟تازه خیلی هم جلوخودموگرفتم که چیزی بهت نگم .ادم وقتی اعصابش خوردمیشه هرحرفی میزنه
نبایدروش حساب بازکردوگفت پس حتمااخلاق من اینجوریه ،نه ...برعکس .توباعث شدی .وقتی بهم اینجوری گفتی نتونستم تحمل کنم
اتفاقاچیزبدی هم نگفتم.توالکی اینجوری میکنی .توهمش شکاکی .چجوری میتونم بهت اعتمادکنم؟چجوری بهم اعتمادمیکنی ؟
دیگه هرگز جوابتونمیدم حتی اگه 1000سالم بگذره !من تصمیموگرفتم .الانم خیلی بغضم گرفته .
دلم میخوادبرم یه جایی که هیچکی نباشه مثل توی یه امامزاده وکلی باصدای بلندگریه کنم .
میخوام خودموخالی کنم ولی حیف!..همه میبینن .کاش یه آغوش بی منتی گیرمیومدتاتوبغلش گریه کنم .
من خیلی حالم بده ودلم گرفته .روزمیخندم ومیرقصم وخوشحال وبیخیالم .وتاشبامیشه اشکم جاریه وبالشتم خیس .
همش میترسم کسی نفهمه .تنهاامیدمم همین دنیای مجازیه .وگرنه تودنیای واقعی ...هیچی اصلاولش کن.
بازم میگم:خدایاواقعابهت محتاجم !کمکم کن!
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0