امشب میخوام ،ازحرفای نزدم حرف بزنم .
امشب میخوام ازبغضم حرف بزنم ..بغضی که الان داره بدجورگلوموچنگ میزنه ...
قلبم دردمیکنه ...دستام میلرزه ....ازبس ازغم هام حرف زدم خسته شدم .ازبس ازخبرای بدحرف زدم خسته شدم.
ازبس خودمو گم کردم خسته شدم .ازاینکه راهموگمــــــــــ کردم خسته شدم ....
الان اینقدتحقیرشدمو گریه کردم که ،محاله حالمو پشت صفحه ی مانتیوربفهمی ،محاله درکـــــــــم کنی که چه حالی دارم.
اونقدرحال بدی دارم .که حتی نمیدونم کیم یاکجام ...نمیدونم الان بایدچیکارکنـــــم تاخفه نشم؟
حرفای مفت غمگینمومینویسم ادامه مطلب ..دیگه هم ازتون دعوت نمیکنم بیایدبخونید...
دلتونوخون کردموبس ...همه ازعشقشون حرف میزنن ومن ازاشکام .
فقط واسه خودم نوشتم ،فقط واسه دل صاحب مرده خودم...دیگه شماروتوغم خودم شریک نمیکنم تاالانم اگه این کاروکردم معذرت میخوام
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1